سلام بر حسین مظلوم

1-جمله ای از ابوسفیان نقل شد بعد از اینکه حکومت در اختیار اموی ها قرار گرفته بود – ابوسفیان پدر معنوی جریان اموی است .-گفته بود که تلقفوها تلقف الکره. یعنی حکومت را مانند توپ بازیچه خود قرار دهید دست بدست کنید و برای خود تان – امویها – نگه بدارید .-

 سخنی درباره ابوسفیان و بنی امیه=

بسیاری از مورخین و محدثین معتبر سنی و شیعه نوشته و روایت کرده اند، و از جمله مسعودی در مروج الذهب می نویسد: چون عثمان بن عفان که از بنی امیه بود به خلافت رسید با جمعی از بنی امیه وارد خانه اش شد. در آن هنگام ابوسفیان که نابینا شده بود بهحضار گفت: آیا غیر از بنی امیه کسی در میان شما هست؟ حضار گفتند: نه، ابوسفیانن گفت: ای بنی امیه! خلافت اسلامی را مانند گوئی بازیچه خود قرار دهید که قسم به کسی که ابوسفیان به او سوگند یاد می کند من پیوسته آن را برای شما می خواستم و از این پس حکومت اسلامی به وراثت به کودکان شما می رسد=. (212)

-امام سجاد بعد از ماجرای کربلا که بمدینه بر گشته بودند یکی از امویها برا طعنه گفت دیدی چطور شکست خوردید  امام فرمود صبر کن بزار وقت نماز بشود صدای اذان و نام پیامبر از ماذنه بلند بشه معلوم میشه کی شکست خورد . شما میخواستید ریشه را بزنید ولی هیچکاری نتو نستید بکنید .- سوال کننده اموی بنام ابراهیم بن طلحه بود که گفت من الغالب؟ کی غلبه کرد ؟                                                             -یکی دوسه سال بعد از ماجرای کربلا در مدینه شورش شد علیه حکومت یزید .و این شورش مردمی بروش بسیار فجیعی سر کوب شد .حکومت یزید تا سه شبانه روز هر نوع جنایت و خیانت بر مردم مدینه را حلال کرده بود برای سربازان و نیروهای خود و گفت هر کاری که دلتون میخواهد بکنید .یعنی بکشید و غارت کنید قتل و عام کنید و تجاوز کنید هر کاری دلتون میخواهد .صدها بچه حرامزاده از ان جنایت بعدا بدنیا امدند .

مردمی که حسین را تنها گذاشتند و حمایت نکردند باید منتظر چنین نتیجه ای هم باشند

امام حسین فرموده بود از قبل به ان مردم که هرکس با ما بیاید شهید خواهد شد ولی نیاید میمیرد با ذلت

حرمت مدینه شهر پیامبر را زیر پا گذاشتند . امویان می ریختند تو خونه های مردم میزدند میکشتند خورد میکردند تجاوز میکردند اتش میزدند . سه شبانه روز شاید هم بیشتر همین بود

هیچ کس هیچ امنیتی نداشت فقط مرگ بود و مرگ و جنایت

امام سجاد چقدر باید هشیار باشد تو همین وضعیت قضیه را کنترل کند و خودش و نیروهایش و شاگردانش را حفظ کرد .

-یکی از بزرگان مصر بنام سهل بن شعیب امد خدمت امام سجاد –ع-گفت اقا در چه حالی؟ امام فرمود واقعا میپرسی یا تعارف میکنی؟ چطور نمیدانی حال ما چگونه هست ؟ و این سالها کجا بود ؟ حال ما مثل حال بنی اسراییل است در میان فرعونیان . من فکر نمیکردم بزرگان مصر از حال ما بی خبر باشند                                                                   -امام سجاد به طرفداران خاص خود در جلسات خصوصی فرمود مادر دوران سختی بسر میبریم خدا ما و شما را از مکر و حیله جباران و جلادان حفظ کند. برادرانم مبادا دل به دنیا دهید و وقت خود را صرف منافع زود گذر ان کنید مواظب باشید فریب طاغوت و اهل دنیا را نخورید این دوره را پشت سر خواهیم نهاد چنانچه فتنه ها و فشارهای سخت تری را پشت سر گذاشتیم در حالی که از بدعت گذاران و تبهکاران متنفر بودیم پس اینک نیز چنان باشید و چنان بمانیداز خداوند یاری بخواهید و راه اولیا و ولی خدا را گم نکنید .......                 -بعد از ماجرای کربلا حاکمان مردم علنا اهل فسق و فجور و خیانت بودند .

امام جمعه می امد در محراب انقدر مشروب میخود بالا می اورد گاها نماز را بیشتر از رکعات ان میخواندند و گاهی حال خوشی نداشتند بزن فاحشه که همراه خود داشتند لباس خود را بتن زن میکردند جلو می ایستاد مردم پشت سرش نماز میخواندند . حکومت و مردم همه فاسد شده بودند

مسعودی یکی از مورخان بزرگ در کتاب مروج الذهب مینویسد بعد از کشتن امام حسین حکومت انقدر علنی فساد می کردند و گناه و فساد رایج شده بود که حتی در مکه و مدینه شرابخواری علنی شده بود و مجلس رقص و فحشا علنی شده بود مراسم اختلات زن و مرد  داشتند .

کتاب تاریخ ادب العربی. مینویسد حتی در مکه و مدینه مرکز رقاصها و خواننده ها و عیاشان شده بود حتی علما و فقهای انها هم با انها همسو و همراه شده بودند و در مجالس لهو و لعب حاضر میشدند و توجیه فقهی میکردند رقص و شراب را هم علما توجیه میکردند

در تمام منابر و نماز جمعه و خطبه ها لعن و نفرین بر علی اجباری بود و کسی به حقانیت اهل بیت حرف میزد زبانش را از پس کله او در می اوردند علمای سالم را میکشتند حتی علمای اهل سنت را

ابو الفرج اصفهانی در کتاب الاغانی مینویسد . زنا ن و مردان رقاض و خوالننده زیاد شدند. و میگوید یکی از زنان خواننده مشهور بنام جمیله هم مشهور به فحشا و خواننده هم بود روزی تصمیم گرفت از مدینه سفر مکه برود . = مشرف بشه مکه اعمال حج بجا بیاورد . خخخخخ= /بعد نیم قرن پنجاه سال بعد از شهادت امام حسین –ع- وقتی حسین میخواست از مدینه برود مردم هیچ توجه و حمایتی نرکدند ولی الان با رفتن این زن چه میکنند=   از مدینه تا مکه در طول مسیر راه چنان استقبالی از این خانم کردند – از هیچ امام و پیامبری استقبال نکردند- همراه این خانم فاحشه رقاضه خواننده کاروانی از مرد و زن خواننده و غیره راه افتادند ابوالفرج اصفهانی اسم پنجاه نفر از خواننده ها را مینویسد کا همراه خانمه بودند وقتی نزدیک مکه رسیدند اقوام و اشراف و بزرگان مکه به استقبال ان زن امدند . بعدش که بمدینه برگشتند شهر نیمه تعطیل در امد و مردم در خیابان ها و پشت بام ها باستقبال از زن فاحشه حکومتی  امدمند.

همه این مردم مسلمان بودند حج میرفتند و روزه هم میگرفتند و نماز جماعت هم می خواندند

یک عده از اخوند هایی داشتند فقط توجیه شرعی میکردند همه مفاسد و خرابکاری ها را